روزنه های زندگی

روزنه های زندگی

روزنه های زندگی

روزنه های زندگی

داستان 10 فرد موفق که با سخت کوشی به موفقیت رسیدند

افراد موفق در هر عرصه و حوزه ای که باشند، اغلب وقتی راجع به راز و رمز موفقیتشان از آنها سوال می کنید، از تلاش و پشتکار خود به نیکی یاد می کنند و به نوعی موفقیتشان را مدیون این پشتکار و پیگیری می دانند.


 


به گزارش بانکی دات آی آر، شاید برای خیلی ها باور کردنی نباشد که افراد موفق و ستارگانی چون مایکل جردن، تیم کوک، مارسیا میر و امثال آنها چه مراحلی را طی کرده اند که به اینجا رسیده اند و حالا از آنها به نیکی یاد می شود.


آنچه مسلم است اینکه این افراد سختی های زیادی را متحمل شده اند تا جایگاه فعلی شان را به دست آورند:


1. مایکل جردن



کمتر کسی است که اهل ورزش و به ویژه بسکتبال باشد و نام مایکل جردن ستاره لیگ حرفه ای بستکتبال آمریکا را نشنیده باشد. او اما به این سادگی ها به جایگاه امروز نرسیده است.


زمانی که مایکل به تازگی وارد لیگ حرفه ای شده بود، کیفیت پرتاب هایش چندان جالب نبود، اما او برای برطرف کردن این مشکل دست روی دست نگذاشت و در فصل تعطیلات لیگ روزانه صدها پرتاب انجام می داد تا بالاخره توانست به جایگاه ایده آل و مورد نظرش برسد.


 


 


2. هوارد شولتز



مدیر عامل استارباکس هم تلاش زیادی کرده که استارباکس به بزرگترین کافی شاپ زنجیره ای در سراسر جهان تبدیل شود.  


او از آن جمله مدیرانی نبود که ستاره سهیل باشند و اصولا و اساسا نتوان آنها را پیدا کرد، بلکه برعکس ساعت 6 صبح سر کارش حاضر می شود تا 7 شب هم به کار ادامه می دهد. همین پیگیری ها امروز استارباکس را به این جایگاه رسانده است.


 


3. مارک کوبان


 


مالک تیم بستکتبال دالاس ماوریکز آمریکا از همان دوران کودکی به این فکر می کرد که روزی آنقدر پول داشته باشد که روی مبل لم داده، پایش را روی پای دیگران بگذارد و از زندگی لذت ببرد.


او که در کودکی کیسه زباله می فروخت، پس از اینکه درابتدا وارد عرصه تکنولوژی شد، کم کم به بسکتبال، رشته مورد علاقه اش روی آورد و حالا صاحب تیم دالاس ماوریکز است.


 


4. جفری ایملت




مدیرعامل جنرال الکتریک هم دست کمی از سایر همتایانش ندارد و 100 ساعت کار کردن در هفته به مدت 24 سال او را به این جایگاه رسانده است.


او همواره سعی کرده است تا با چالش های پیش رویش در بیزینس به درستی برخورد کند و با وقت گذاشتن روی آنها راه چاره را پیدا کند.




 


5. تیم کوک



نسشتن روی صندلی استیو جابز فقید کاری است که از هر کسی برنمی آید، اگرچه در طول دقیقا یک سالی که از مرگ مدیرعامل پیشین اپل می گذرد، این شرکت اقتدار زمان جابز را نداشته است، اما این دلیل بر بی کفایتی امثال کوک نیست.


او از وقتی مدیرعامل اپل شده، راس ساعت 4:30 صبح برای کارمندانش ایمیل ارسال می کند. وی همچنین اولین کسی است که پا به شرکت می گذارد و آخرین کسی است که آنجا را ترک می کند. 


 


6. کارلوس گوسن



گوسن مالک دومین شرکت بزرگ خودروسازی در دنیاست و طبیعتا تفاوت هایی با دیگران دارد که بر این مسند تکیه زده است. او در طول هفته 65 ساعت کار می کند و هر ماه 48 ساعت را در حال پرواز و بر فراز آسمان است.


او طی یک ماه اندیشه ای را شرکتش پیاده کرد که باعث صرفه جویی در این شرکت شد، اندیشه ای که از نطر خیلی ها جامه عمل پوشاندن به آن امری غیرممکن بود.


 


7. ونوس و سرنا ویلیامز




خواهران ویلیامز که تنیس زنان دنیا را به تسخیر خود در آورده اند، بیشترین وقت از عمر خود را دز زمین تنیس گذرانده اند.


آنها در اوج جوانی و روزهایی که باید مثل همسالان خود بیش از هر چیز فکر تفریح باشند، هر روز راس ساعت 6 صبح از خواب بیدار شده و عازم زمین تنیس می شده اند. بعد از مدرسه هم تنیس مهمترین فعالیت روزانه این دو خواهر بود.


 


8. ماریسا مایر



مدیرعامل جدید یاهو را بیش از هر چیز با برنامه ریزی ها و استقامتش می شناسند. او زمانی که در گوگل بود، 130 ساعت از کل 168 ساعت هفته را در محل کار سپری می کرد و حتی گاهی پشت میزش می خوابید!


حتی کسانی که از او انتقاد می کنند، اذعان دارند که او 24 ساعت شبانه روز و هفت روز هفته را کار می کند.


 


9. کوبه برایانت



ستاره تیم بسکتبال لس آنجلس لیکیرز هم از جمله کسانی است که به معنای واقعی کلمه نشان داد در ناامیدی بسی امید است.


پس از اینکه یکی از انگشت هایش شکست و از حالت طبیعی خارج شد، به جای کنار گذاشتن بسکتبال و خانه نشینی، تکنیک پرتاب ها  و شوت هایش را کاملا عوض کرد و مطابق با شرایط جسمی اش توانست تکنیک نویی را برای اینکار ایجاد کند.




10. ایندرا نویی




خانم نویی که حالا قدرتمندترین زن در عرصه تجارت محسوب می شود و برند شرکتش هم ارزشمندترین برند در سراسر دنیاست، روزگاری که درحال تحصیل بود، کار خود را از ساعت 5:30 صبح به عنوان منشی آغاز می کرد تا بتواند خرج خودش را بدهد.


او حالا هم دست از کار نکشیده و ساعت 7 صبح سر کارش حاضر می شود و کمتر پیش می آید که زودتر از 8 شب محل کارش را ترک کند.


فرد موفق در زندگی چه کارهایی انجام می‌دهد؟

فرد موفق



فرد موفق در زندگی

هر فرد موفق در زندگی باید یک سری اصول و اقدامات اولیه را در عملکرد روزمره خود انجام دهد تا بتواند نتایج مورد دلخواه خود را به دست آورد.


گاهی این موارد ممکن است خیلی ساده و پیش‌پاافتاده باشند و مهم و ضروری به نظر نرسند، اما تأثیر به سزایی در حاصل کار خواهند داشت.


به‌طورکلی هر فرد کارآفرین موفق یا سرمایه‌گذار موفق به خوبی می‌داند که توجه به جزئیات چقدر زیاد می‌تواند دستاوردهای بزرگی برایش داشته باشد.


 


چگونه فرد موفقی باشیم

برای اینکه فرد موفقی باشیم باید یک سری از بایدها و نبایدها را رعایت کنیم. این بایدها و نبایدها به ما کمک می‌کند به‌طور مداوم خود را مورد اصلاح و ویرایش قرار دهیم و انجام این اصلاحات منجر به بهبود فردی در ما خواهد شد.


با تغییر مداوم خود و انجام این اصلاحات فردی کوچک به مرور زمان نتایج بزرگی به دست خواهیم آورد و سطح موفقیت خود را به طرز شگفت‌انگیزی ارتقا خواهیم داد.


در ادامه ۵ سؤالی را آوردیم که هر فرد موفق باید از خودش بپرسد و با پاسخ‌گویی به آن‌ها سطح خود را روز به روز بالاتر ببرد:


 


آیا کاری که انجام می‌دهم درست است؟

اگر در کار خود اشتیاق ندارید، پس انگیزه‌ای برای گذشتن از موانع و رسیدن به موفقیت نخواهید داشت.


حتی اگر با شور و شوق شروع کردید، این اشتیاق از بین می‌رود. برای همین مهم است که خود و انگیزه خود را چک کنید.


اگر فکر می‌کنید اشتیاق شما دارد کم می‌شود و از بین می‌رود، تغییر در کار شما لازم است تا دوباره انرژی بگیرید.


پیدا کردن مهارتی که با احساسات شما سازگار باشد، فکر شما را باز می‌کند و اشتیاقی که لازم دارید را به شما می‌دهد.


 


آیا از اشتباهاتم درس گرفتم؟

بیشترین الگوهای موفقیت، خیلی از شکست‌ها را شامل می‌شوند. این کاملاً طبیعی است.


مهم این است که شما درس بگیرید و یک اشتباه را دوباره تکرار نکنید. وقتی به مشکلی برمی‌خورید، وقت بگذارید و ببینید اشتباه کجاست، چه چیزی به تغییر احتیاج دارد و چگونه می‌توانید از این اتفاقات در آینده پیشگیری کنید. سعی کنید در مقابل هر شکستی عاقلانه برخورد کنید.


 


آیا من واقعاً تلاشم را می‌کنم؟

موفقیت با کم کردن سرعت و یا ناراحتی از شکستی که خورده‌اید به دست نمی‌آید. شما باید مطمئن باشید افرادی که با شما کار می‌کنند به‌اندازه کافی تلاش خود را می‌کنند و با مشکلات مقابله می‌کنند.


اهداف بی‌پروا داشته باشید و بخواهید به آن‌ها برسید تا اشتیاق شما حفظ شود و تلاش خود را به سمت موفقیت را ادامه دهید. به‌عنوان یک فرد موفق موانع را از سر راه بردارید و به سمت چیزهای غیرممکن حرکت کنید.


 


نقشه من چیست؟

وقتی مشکلی دارید، باید استراتژی‌های خود را ترسیم کنید تا بتوانید دقیق‌تر و بهتر کارکنید. اگر بخواهید سریع‌تر و بهتر کارکنید، احتیاج به برنامه‌هایی دارید که به آن‌ها دست پیدا کنید. بنشینید و نقشه بکشید تا بتوانید جایی که می‌خواهید بروید.


 


آیا هنوز می‌توانم این کار را انجام دهم؟

مهم‌ترین عامل موفقیت باور به خودتان است و تلاشی که دارید. به آینه نگاه کنید و از خود بپرسید آیا هنوز این اشتیاق را دارم و می‌توانم به آرزوهایم برسم.


اگر خودتان فکر می‌کنید نمی‌توانید انجام دهید، سخت است دیگران را متقاعد کنید. قبل از اینکه از دیگران انتظاری داشته باشید باید خودتان را متقاعد کنید.